hihi زندگی پر از داستان
این دنیا فقط با داستان زنده است.
قلم..... قلم.این رفیق تنهایی من،چون من جانی دارد. مرکب در کالبد لاغرش چون خون من است در پیکر خاکی ام که پیوسته می جوشد واشتیاق شکفتن بر سفیدی کاغذ دارد. نجوا...... کسی را نمییابم تا برایش از غم ها و درد هایم بگویم و دلتنگی هایمرا برایش زمزمه کنم. کسی را نمییابم تا لحظه ای هرچند کوتاه سر بر شانه اش بگذارم و تمام بی کسیهایم را به دست فراموشی بسپارم. دلی را نمییابم که یکرنگی اش دلگرمی ام بدهد و هیچ گوش شنوایی را نمی یابمتا تنهایی ام را برایش نجوا کنم. ای خدای بزرگمرا در این تنهایی در یاب من تنهایم آیاکسی فریاد مرا می شنود؟ نظرات شما عزیزان:
چون اعتقاد دارم فرستادم:
این پیام مال من نیست ولی بخونش:.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر یک معجزه باش چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:32 :: نويسنده : mnv
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|