hihi زندگی پر از داستان
این دنیا فقط با داستان زنده است.

 

به دنبال گستاخی و هتاکی یک خواننده خارج نشین به ساحت مقدس امام هادی(ع) و امام عصر(عج)، اعتراض های گسترده ای در فضای مجازی و اجتماعی علیه این اقدام شنیع و وهابی‌پسند صورت گرفت و درخواست های متعددی به دفاتر مراجع تقلید برای صدور حکم ارتداد وی ارسال شد.
به گزارش بولتن حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به یک استفتا در این باره، هرگونه اهانت به ائمه (ع) را موجب ارتداد دانست.

متن این استفتا و پاسخ آن بدین شرح است:

بسمه تعالی

محضر مبارک مرجع تقلید جهان تشیع
حضرت آیت الله مکارم شیرازی (دامت برکاته)
با سلام و احترام؛

نظر به اینکه اخیراً فردی به نام شاهین نجفی که از خوانندگان موسیقی در خارج از کشور می باشد در قالب متن شعر و ارائه تصویری موهون به ساحت مقدس حضرت بقیه الله (روحی فداه) و امام علی النقی الهادی (علیه السلام) و گنبد مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) اهانت نموده و در جهت ترویج این اهانت فایل صوتی و تصویری آن را در پربیننده ترین سایت های اطلاع رسانی قرار داده اند.

تصویر و اصل فایل اهانت آمیز مذکور به پیوست ارسال می گردد.

خواهشمند است تکلیف شرعی شیعیان و دوست داران اهل بیت (علیهم السلام) را در این خصوص بیان فرمایید.

بسمه تعالی

هرگونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم (علیهم السلام) و توهین آشکار به آنها اگر توسط فرد مسلمانی صورت گیرد موجب ارتداد است و اگر توسط غیر مسلمانی باشد داخل در عنوان سابّ النبی(صلی الله علیه وآله) می باشد.
همیشه موفق باشید
ناصر مکارم شیرازی

گفتنی است، بر اساس ماده 513 قانون مجازات اسلامي "هركس به مقدسات اسلام و يا هريك از انبياءعظام يا ائمه طاهرين (ع) يا حضرت صديقه طاهره (س) اهانت نمايد، اگر مشمول حكم سب النبي باشد اعدام مي شود و درغير اين صورت به حبس از يك تا پنج سال محكوم خواهد شد."

آیت‌الله صافی گلپایگانی: این ها مرتدند

پیش از این هم، آیت‌الله صافی گلپایگانی، از مراجع عظام تقلید در پاسخ به استفتائی که در پایگاه اطلاع رسانی وی منتشر شده، جسارت کنندگان به امام هادی(ع) را 'مرتد' خواند.

این مرجع تقلید در پاسخ به این استفتاء که "مدتی است عده ای اجیر شده که عمدتاْ از ضد انقلاب خارج از کشور می باشند، در فضای اینترنت؛ سایت ها و وبلاگ های خود به راحتی به امام مظلوم شیعیان حضرت امام هادی(ع) اهانت و جسارت می کنند ( طراحی جوک، کاریکاتور، فحاشی، دروغ بستن و ...) حکم این افراد چیست؟"، فرمودند: چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشد مرتدند . والله اعلم
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:44 :: نويسنده : mnv

روبه غروب
ريخته سرخ غروب
جابجا بر سر سنگ.
كوه خاموش است.
مي خروشد رود.
مانده در دامن دشت
خرمني رنگ كبود.

سايه آميخته با سايه.
سنگ با سنگ گرفته پيوند.
روز فرسوده به ره مي گذرد.
جلوه گر آمده در چشمانش
نقش اندوه پي يك لبخند.

جغد بر كنگره ها مي خواند.
لاشخورها، سنگين،
از هوا، تك تك ، آيند فرود:
لاشه اي مانده به دشت
كنده منقار ز جا چشمانش،
زير پيشاني او
مانده دو گود كبود.

تيرگي مي آيد.
دشت مي گيرد آرام.
قصه رنگي روز
مي رود رو به تمام.

شاخه ها پژمرده است.
سنگ ها افسرده است.
رود مي نالد.
جغد مي خواند.
غم بياويخته با رنگ غروب.
مي تراود ز لبم قصه سرد:
دلم افسرده در اين تنگ غروب.

 

یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:35 :: نويسنده : mnv


از هجوم نغمه اي بشكافت گور مغز من امشب:
مرده اي را جان به رگ ها ريخت،
پا شد از جا در ميان سايه و روشن،
بانگ زد بر من :مرا پنداشتي مرده
و به خاك روزهاي رفته بسپرده؟
ليك پندار تو بيهوده است:
پيكر من مرگ را از خويش مي راند.
سرگذشت من به زهر لحظه هاي تلخ آلوده است.
من به هر فرصت كه يابم بر تو مي تازم.
شادي ات را با عذاب آلوده مي سازم.
با خيالت مي دهم پيوند تصويري
كه قرارت را كند در رنگ خود نابود.
درد را با لذت آميزد،
در تپش هايت فرو ريزد.
نقش هاي رفته را باز آورد با خود غبار آلود.

مرده لب بربسته بود.
چشم مي لغزيد بر يك طرح شوم.
مي تراويد از تن من درد.
نغمه مي آورد بر مغزم هجوم.

 

یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:34 :: نويسنده : mnv

پس کجاست؟
چند بار
خرت و پرت های کیف بادکرده را
زیرو رو کنم:
پوشه مدارک اداری و گزارش اضافه کار و کسر کار
کارت های اعتبار

کارت های دعوت عروسی و عزا
قبض های آب و برق و غیره و کذا

برگه حقوق و بیمه و جریمه و مساعده
رونوشت بخشنامه های طبق قاعده

نامه های رسمی و تعارفی
نامه های مستقیم و محرمانه معرفی

برگه رسید قسط های وام
قسط های تا همیشه ناتمام...

پس کجاست؟
چند بار
جیب های پاره پوره را
پشت و رو کنم:
چند تا بلیت تا شده
چند تا اسکناس کهنه و مچاله
چند سکه سیاه
صورت خرید خواروبار
صورت خرید جنس های خانگی...

پس کجاست؟
یادداشت های درد جاودانگی؟

 

قیصر امین پور

یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:29 :: نويسنده : mnv
نوشتم عشق برایم قباله
بفرستد

قباله گر که
ندارد، حواله بفرستد

حواله را ندهد دست هر کس و
ناکس

حواله را بدهد دست
ژاله بفرستد

باقیش تو ادامه

نوشتم عشق برایم قباله
بفرستد

قباله گر که
ندارد، حواله بفرستد
حواله
را ندهد دست هر کس و ناکس

حواله را بدهد دست ژاله بفرستد

که عشق چک بکشد، ضامنم شود در
بانک

سه چار میلیون وام
جعاله بفرستد

برای رفع و رجوع کثیف کاری
هام

عنایتی بکند، باز
ماله بفرستد

برای آنکه نیفتم به چاه
خودخواهی

نوشتم عشق سر
راه چاله بفرستد

برای امنیتم یک محافظ
گنده

برای دور سرم نیز
هاله بفرستد

اگرچه امر مهم پاستوریزه بودنش
است

پگاه نفرستد، دوغ
کاله بفرستد

نوشتم عمه کتک می زند، جنون
دارد

بجای عمه مرا نزد
خاله بفرستد

دو ماه بعد فراخوان کنگره ست، لذا

نوشتم عشق برایم مقاله
بفرستد.

 

 

یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : mnv

زرد است که با درد موافق شده است

تلخ است که لبریز حقایق شده است

شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است

******

اینجا فوران زندگی آنجا مرگ

مانده است در انتظار انسانها مرگ

یک روز به دیدار شما می آیم

این نامه برای زنده ها امضا مرگ

******

از دوزخ تن بهشت را باور کن

با آتش دوستی لبت را تر کن

مانند تنور باش و در خدمت خلق

با سوخته های نان شبت را سر کن

******

از بازی روزگار حیران شده ایم

در هاله ای از دریغ پنهان شده ایم

با این همه آرزوی دیرین در دل

آسایشگاه سالمندان شده ایم

******

پایم به زمین است ولی آزادم

فریادم اگرچه لال مادر زادم

هرچیز گرفتم به خدا پس دادم

صندوقچه کمیته امدادم

******

اینجا دل سفره ها پر از نان و زر است

آنجا جگر گرسنه ها شعله ور است

ای وای براین شهر که در غربت آن

همسایه ز همسایه خود بی خبر است

دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 8:33 :: نويسنده : mnv

 مباد قطره اشکی میان لیقه بیفتد

سیاه بخت شود اشک و درمضیقه بیفتد

به خط خوش بنویسید اشک دیده برآن است

که قطره قطره به یاد تو هر دقیقه بیفتد

بگیر چتر صدف را دوباره بر سر و مگذار

خراش نم نم باران بر این عتیقه بیفتد

خدا کند که دل این گنج پرغبارقدیمی

به دست راهزنی پاک وخوش سلیقه بیفتد

چه می شود که درانبوه تیرهای پیاپی

نگاه تیر خلاصی به این شقیقه بیفتد

دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 8:29 :: نويسنده : mnv
 

 

 
 

دشت هايی چه فراخ!

کوههايی چه بلند !

در گلستانه چه بوی علفی می آمد!

من در اين آبادی ، پی چيزی می گشتم :

پی خوابی شايد ،

پی نوری ، ريگی ، لبخندی .

 

پشت تبريزی ها

غفلت پاکی بود ، که صدايم می زد .

پای نی زاری ماندم ، باد می آمد ، گوش دادم :

چه کسی با من حرف می زد ؟

سوسماری لغزيد

راه افتادم .

يونجه زاری سر راه ،

بعد جاليز خيار ، بوته های گل رنگ

و فراموشی خاک

 

لب آبی

گيوه ها را کندم ، و نشستم ، پاها در آب :

" من چه سبزم امروز

و چه اندازه تنم هوشيار است!

نکند اندوهی ، سر رسد از پس کوه .

چه کسی پشت درختان است!

هيچ ، می چرد گاوی در کرد.

سايه هايی بی لک ،

گوشه ای روشن و پاک

کودکان احساس ! جای بازی اينجاست.

زندگی خالی نيست :

مهربانی هست، سيب هست ، ايمان هست.

آری

تا شقايق هست ، زندگی بايد کرد .

 

در دل من چيزی است ، مثل يک بيشه نور ، مثل خواب دم صبح

و چنان بی تابم ، که دلم می خواهد

بدوم تا ته دشت ، بروم تا سر کوه.

دورها آوايی است ، که مرا می خواند."

 

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 20:6 :: نويسنده : mnv

می تراود مهتاب

می درخشد شبتاب

نيست يکدم شکند خواب به چشم کس وليک

غم اين خفته چند

خواب در چشم ترم می شکند.

نگران با من استاده سحر

صبح می خواهد از من

کز مبارک دم او آورم اين قوم به جان باخته را بلکه خبر

در جگر ليکن خاری

از ره اين سفرم می شکند .

نازک آرای تن ساق گلی

که به جانش کشتم

و به جان دادمش آب

ای دريغا به برم می شکند.

دستها می سايم

تا دری بگشايم

بر عبث می پايم

که به در کس آيد

در و ديئار به هم ريخته شان

بر سرم می شکند.

می تراود مهتاب

می درخشد شبتاب

مانده پای آبله از راه دراز

بر دم دهکده مردی تنها

کوله بارش بر دوش

دست او بر در ، می گويد با خود :

غم اين خفته چند

خواب در چشم ترم می شکند.

 

از نیما یوشیج
 

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 20:0 :: نويسنده : mnv
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید راز این هستی چیست؟ ما چرا آمده ایم؟ کار ما نیست گذر از هستی گذر از آدم ها کار ما شاید پر کردن تنهایی یک دل تنها باشد
نويسندگان